شریعت، طریقت و حقیقت، سه واژه برگرفته از سخن رسول خاتم (ص) است؛ نه واژگان خودساخته عارفان:

الشریعة اقوالى و الطریقة اعمالى و الحقیقة احوالى‏

؛[1] شریعت گفتارم، طریقت کردارم و حقیقت احوالم است.

عارفان براى این سه واژه، دست‏کم سه تفسیر صحیح، اما نامتناقض و نامتضاد ارایه داده اند که هر یک به منظر خاصى توجه دارد.

تفسیر یکم‏

در تفسیر نخست که عارفانى چون مولانا جلال‏ الدین بلخى ارائه کرده‏ اند، دین به‏ عنوان میزان کلى اعتدالى براى عارفان، جُنگى کامل از تعالیم وحیانى است که در تمامى احوال بارورى فطرت باید بدان تکیه شود. این اتکا با تعامل سه‏گانه عارفان با دین صورت مى‏پذیرد؛ نخستین گام آنکه آنان درصدد آموختن دین برآیند تا همچو شمعى ره بنمایاند؛ دومین گام آنکه در مقام انجام آن آموخته‏ ها برآیند تا راه را بپیمایند و سومین گام هم آنکه در مقام یافتن قرار گیرند تا به مقصد بار یابند و ملکه جانشان گردانند. به آموختن، شریعت به رفتن، طریقت و به یافتن حقیقت گویند.

بنابراین شریعت، طریقت و حقیقت، سه نوع تعامل آدمى با آموزه ‏هاى دینى است و دین گوهرى یگانه است؛ مانند آموختن آموزه توکل، رفتن متوکلانه بر پایه آن آموخته تا سرحد جاى گرفتن در مقام توکل و ملکه گشتن آن مقام در جان. آنگاه که ملکه گشت، دیگر نیازى به یادگیرى (شریعت) نیست. یا آنکه توحید را بیاموزى، آنگاه درصدد یافتن آن برآیى، سپس به توحید باریابى و خداى سبحان را مشاهده کنى. آنگاه که در این مقام جاى گرفتى، به علم حصولى (شریعت) نیازى ندارى.

مولوى در آغاز دفتر پنجم مثنوى معنوى مى ‏نویسد:

شریعت همچو شمع است، ره مى‏ نماید و بى آنک شمع به دست آورى، راه رفته نشود و چون ره عبدالواحد آمدى آن رفتن تو، طریقت‏است و چون رسیدى به مقصود، آن حقیقت است. هم‏چنانکه حاصل آنک شریعت همچون علم کیمیا آموختن است از استاد یا ازکتاب و طریقت استعمال کردن داروها و مس را در کیمیا مالیدن‏ است و حقیقت زر شدن مس. کیمیادانان به علم کیمیا شادند که ما علم این مى‏دانیم و عمل‏کنندگان به عمل کیمیا شادند که‏چنین کارها مى‏کنیم و حقیقت‏ یافتگان به حقیقت شادند که ما زر شدیم و از علم و عمل کیمیا آزاد شدیم. یا مثال شریعت همچو علم‏طب آموختن است و طریقت پرهیز کردن به‏موجب طب و داروهاخوردن و حقیقت صحت یافتن ابدى و از آن هر دو فارغ شدن، چون آدمى ازین حیات میرد، شریعت و طریقت ازو منقطع شود وحقیقت ماند. شریعت علم است و طریقت عمل است و حقیقت‏ الوصول الى الله.

فَمَنْ کَانَ یَرْجُوا لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا؛[2] پس هر کس به لقاى پروردگار خود امید دارد، باید به کار شایسته بپردازد و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نسازد.

ادامه مطلب

202- شریعت، طریقت و حقیقت‏ در عرفان اسلامی

201- آداب اخلاقی آموختن: تواضع در برابر استاد

200-آداب اخلاقی آموختن: ضبط و نگارش مطالب‏

شریعت ,طریقت ,حقیقت ,علم ,کیمیا ,مقام ,است و ,و طریقت ,طریقت و ,و حقیقت ,و حقیقت‏

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تبدیل معرفی کن ستاره های آسمان دیجیتال|مارکتینگ|تجارت|ساخت|طراحی|اموزش|مشاوره مجال راد الکتریک توزیع کننده انواع منابع تغذیه تابلوئی (مبدل برق AC-DC) دانلود خلاصه کتاب pdf نیک بسپار سئو 6 اینجا همه چیز هست