ایمان یک حالت قلبى و فرآیند روانى است که جهت گیرى آن در افکار، احساسات و اعمال آشکار مى شود: امام باقر علیه السلام:
الایمان ما کان فى القلب و الاسلام ما علیه التناکح و التوارث.[1]
پیامبراکرم صلى الله علیه و آله:
الایمان قول مقول و عمل معمول و عرفان العقول.[2]
با ایمان به خداوند متعال، روز باز پسین و فرشتگان یا مأموران تدبیر عالم- که همگى در ایمان به غیب خلاصه مى شود- ابعاد شناختى، عاطفى، اجتماعى و اخلاقى فرد تغییر مى کند و نگرش او در محدوده محاسبات فیزیکى، کمّى و سودجویانه نمى گنجد؛ بلکه این جهت گیرى و جهانبینى انگیزه اى براى شکوفایى استعدادهاى درونى او مى گردد و گسترش وجودى او را در امتداد کمال مطلق محقق مى گرداند. احساس حضور در محضر وجودى
مقدّس با علم بیکران و قدرت بىپایان، عامل مهمى در تربیت و کنترل اخلاقى انسان خواهد بود. بنابراین پرورش ایمان در سراسر وجود انسان با اهرمهاى بسیارى که در اختیار دارد، تربیت اخلاقى را تسهیل مىکند؛ بلکه خود، آفریننده مکارم اخلاق در وجود انسان است.
الکسیس کارل، رابطه ایمان مذهبى و بعد اخلاقى انسان را اینگونه ترسیم مىکند:
فعالیتهاى اخلاقى و مذهبى عملًا با یکدیگر بستگى دارند. احساس اخلاقى، پس از مرگِ احساسِ عرفانى دیرى نمىپاید. انسان در ساختن یک سیستم اخلاقى مستقل از مذهب آنچنان که سقراط مىخواست موفق نشده است. اجتماعاتى که احتیاج به نیایش را در خود کشتهاند، معمولًا از فساد و زوال مصون نخواهند ماند. این از آن جهت است که متمدنین بىایمان نیز همچون مردم دیندار وظیفه دارند که به مسئله رشد همه فعالیتهاى باطنى و درونى خود که لازمه یک وجود انسانى است، دلبستگى پیدا کنند.[3]
علامه طباطبائى (ره) در توضیح شیوه هاى اخلاقى، سه مسلک را از یکدیگر متمایز مى کند و مى فرماید:
مسلک اول تهذیب از طریق غایات صالح دنیوى است که همان مسلک عقلى فلاسفه یونان است. مسلک دوم تهذیب از طریق غایات اخروى است؛ مانند حور و قصور، بهشت و دوزخ و . که آیات قرآن در این زمینه بسیار است و شیوه تربیتى انبیاى الهى نیز بر همین منوال بوده است.
ادامه مطلب202- شریعت، طریقت و حقیقت در عرفان اسلامی
اخلاقى ,انسان ,ایمان ,مى ,مسلک ,علیه ,است که ,طریق غایات ,را در ,از طریق ,تهذیب از
درباره این سایت