این بخش از مطالعات و پژوهش هاى اخلاقى که اخلاق دستورى» نیز نامیده شده است، به بررسى افعالِ اختیارى انسان و صفات حاصل شده از آنها، از حیث خوبى یا بدى و بایستگى یا نبایستگى، مى پردازد. به بیان دیگر، موضوع بحث در این گونه پژوهش، افعال اختیارىِ انسان و صفات درونى حاصل شده از افعال اختیارى است، نه دیدگاه هاى افراد، گروه ها، اقوام و یا ادیانى خاص. به همین دلیل، روش بحث در این نوع پژوهش، روش استدلالى و عقلى است و نه روش تجربى و تاریخى.
مهمترین نقش و کارکرد اخلاق هنجارى، ارائه نظریه و دیدگاهى معقول براى تبیین خوبى و بایستگى، یا بدى و نبایستگى یک عمل است. براى نمونه، اگر در یک نظام اخلاقى گفته مى شود عدالت خوب است» یا باید عدالت ورزید»، در اخلاق هنجارى به دنبال ملاک این حکم و دلیل آن هستند. به طور کلى، باید گفت که در اخلاق هنجارى به دنبال پاسخ به این پرسشها هستند که دلیل درستى کارهاىِ درست چیست؟ معیار تمایز کار خوب و بد کدام است؟ و چرا باید متخلق به اخلاق فاضله شد و از اخلاق رذیله پرهیز کرد؟[1] براى پاسخ به این پرسش ها، نظریه ها، دیدگاه هاى گوناگون و پرشمارى ارائه شده است که در کتابهاى فلسفه اخلاق به تفصیل مورد بحث و بررسى قرار مى گیرند.[2]
202- شریعت، طریقت و حقیقت در عرفان اسلامی
اخلاق ,براى ,روش ,ها، ,پژوهش، ,خوبى ,شده از ,حاصل شده ,پاسخ به ,و صفات ,به این
درباره این سایت